کرسی صلح در فلسفه و آموزش برگزار شد
معاونت پژوهشی و فناوری دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه لرستان به مناسبت پژوهش و فناوری در راستای مسئولیت اجتماعی دانشگاه، کرسی علمی ترویجی با عنوان: "صلح در فلسفه، آموزش، و آموزش زبان: مروری بر دیدگاه یوهان گالتونگ، مارتین بوبر، و نل نادینگز" را با ارائه دکتر اکرم رمضانزاده دانشیار آموزش زبان انگلیسی روز یکشنبه ۱1 آذر ماه جاری برگزار کرد.
ناقدان این کرسی دکتر منصوره امیری عضو هیئتعلمی گروه زبان انگلیسی (آموزش زبان انگلیسی) و دکتر نسرین فتاحی عضو هیئتعلمی گروه معارف و فلسفه اسلامی دانشگاه لرستان بودند.
خلاصه کرسی به شرح ذیل است:
این کرسی در ابتدا کنکاشی در فلسفه و نیز نظریههای آموزش داشت تا با بررسی مفهوم صلح بتواند مضامین متناظر را در بحث آموزش زبان انگلیسی بیابد. از نظر گالتونگ (1964) خشونت مستقیم نیازهای انسانی را به قصد آزار و اذیت زیر پا میگذارد؛ خشونت ساختاری به شکلهایی از خشونت اشاره دارد که ریشه در برخی ساختارها یا نهادهای اجتماعی دارد و این ساختارها از طریق محروم کردن افراد از حقوق اساسی به آنها آسیب میزنند؛ و درنهایت، خشونت فرهنگی نمادین است و به دو دسته پیشین مشروعیت میبخشد. در حقیقت او معتقد است برای ریشه کن کردن خشونت تنها مبارزه با خشونت در شکل ظاهری آن کافی نیست بلکه باید به لایههای عمیق تر رفت و اقسام دیگر خشونت را نیز از بین برد.
اما مفهوم سازی بوبر از صلح مبتنی بر فسلفه او از دیالوگ (همگویی) است. تعامل من و تو همگویی بین دو فرد یا گروه برابر است. برقراری دیالوگ با وجود تفاوت های فرهنگی این امکان را به افراد و جوامع بشری میدهد تا پیشینههای فرهنگی متفاوت یکدیگر را درک نموده و به حقوق یکدیگر به عنوان هویتی مستقل احترام بگذارند.
همچون بوبر، نل نادینگز (2003) صلح را در نظریه اخلاق مراقبت خود بر اساس دیالوگ تعریف میکند.
او به رابطه مراقبتکننده و دریافتکننده مراقبت اشاره دارد که در ابتدا باید نیازهای دریافت کننده مراقبت شناخته شود. مفهوم سازی بوبر از من و تو میتواند با برخی از زیربناهای آموزشی و نظری در آموزش زبان مرتبط باشد، از جمله اهمیت مذاکره، گفتگو، تعامل و تنوع. در آموزش زبان، گفتگوی بین افراد برابر توسط گفت و گوی فریره مورد توجه قرار گرفت که از طریق آن افراد به طور انتقادی از تضادهای سیاسی-اجتماعی موجود آگاه میشوند، همانطور که با دیگران و با جهان گفتگو میکنند، که به آنها این امکان را میدهد تا کشف کنند که چه کسی ساکت شده و چه کسی اجازه دسترسی به فرصتها را دارد. از این نظر، گفتوگوهای بین افراد برابر در آموزش زبان انگلیسی فضایی را برای آموزش انتقادی صلح ارائه میدهد که هدف آن افزایش آگاهی است. درحالیکه ممکن است شاخصهای خشونت مستقیم در همه زمینههای آموزشی یکسان باشد، خشونت ساختاری در آموزش زبان از طریق تاکید بر انگلیسی استاندارد نشان داده میشود
. انگلیسی استاندارد به عنوان شکل زبانی غالب برای به حاشیه راندن و حتی مشروعیت زدایی هویت و فرهنگ گویشهای غیراستاندارد استفاده میشود. در آموزش زبان، روابط متقابل و مراقبتی شامل کارهایی مانند گوش دادن دقیق به زبان آموزان، نظارت مداوم بر روند یادگیری آنها، پوشاندن یا هدایت احساسات منفی نسبت به فراگیر و ایجاد فضای آموزشی ایمن است، اما ایجاد و حفظ روابط در آموزش زبان به اندازه کافی مورد توجه قرار نگرفته است. اگرچه روابط مؤلفههای اصلی کیفیت یادگیری و تجارب تدریس هستند. صلح در آموزش موضوعی است که در سالهای اخیر بسیار مورد توجه قرار گرفته است، اما در بحث آموزش زبان با وجود آنکه زبان ابزار برقراری تعامل و گفتمان میباشد چندان مورد توجه قرار نگرفته است و ارائه چنین کرسیهای علمی ترویجی در کنار چاپ مقالات در این زمینه میتواند فرصت بسیار مناسبی برای ایجاد برابری و عدالت و صلح از طریق آموزش زبان انگلیسی باشد و فرصتی باشد برای عبور از برتر تصور نمودن کلان روایت فرهنگ غربی با احترام گذاردن به خورده روایتهای غیر استاندارد و غیر غربی که به معنی بومی سازی آموزش زبان انگلیسی میباشد.
همچنین، در پایان نشست به پرسشهای علمی ناقدان و دانشجویان پاسخ داده شد.